۱۳۸۸ خرداد ۵, سه‌شنبه

پیام بیت ‌العدل اعظم






۳ شهرالعظمة ۱۶۶

۱۹ می ۲۰۰۹

احبّای باوفای جمال اقدس ابهی در کشور مقدّس ایران ملاحظه فرمایند

دوستان عزیز و محبوب،

(١)        گزارش انجمن های شور روحانی ملّی بهائی در ممالک مختلف نمایان گر احساسات رقیق و عواطف لطیف خواهران و برادران روحانی شما در اطراف و اکناف جهان است که از وابستگی معنوی به آن عاشقان روی دلبر حقیقی به خود میبالند، به سریان قوای روحانی منبعث از استقامت و فداکاری های احبّای ممتحن مهد امر الله واقفند و با پشت گرمی آن، به دفاع از حقوق حقّۀ شما و نشر تعالیم بهائی و ترویج رفاه عالم انسانی مشغولند.

(٢)        از جمله اخبار خوش واصله در مراسلات متعدّد شما که در پیام مورّخ ۱۴ می ۲۰۰۹ به آن اشاره نمودیم ازدیاد بی سابقۀ فرصت برای رفع سوء تفاهمات هموطنان عزیزتان در مورد تاریخ و تعالیم دیانت بهائی است. اثرات استقامت سازندۀ شما در تمسّک به عقاید و انجام تکالیف روحانی خویش، علیرغم تضییقات شدیده، به قدری همه جانبه و عمیق است که تجزیه و تحلیل کامل آن حال مقدور نیست. تنها مرور زمان تأثیر و نفوذ کامل وقایع پراهمّیّتی را که در طیّ چند سال اخیر با آن مواجه بوده اید نمایان خواهد ساخت. اشتیاق بیش از پیش ملّت ایران به درک حقایق مربوط به امر مبارک و آگاهی فزایندۀ نسل جوان به اینکه رهنمودهای حضرت بهاءالله امیدی نو برای آیندۀ آنان ارائه میدهد از اهمّیّت خاصّی برخوردار است. پس با قلبی مطمئن و روشی حکیمانه به انجام وظایف روحانی فردی خود در چارچوب هدایات قبلی ادامه دهید.

(۳)        بسیاری از نامه های شما حاوی سؤالاتی مربوط به استحکام و تقویت جامعه میباشد. توجّه به مقتضیات این مسئلۀ بنیادی وظیفۀ هر مؤمن ثابت قدم است. ملاحظه مینمایید که انجام وظایف روحانی فردی چگونه موجب وحدت نظر و ایجاد شوق و شور و احساس وابستگی در بین اعضای جامعه میگردد. همچنین عوامل متعدّدی از قبیل تشکیل کلاس های درس اخلاق، کوشش در جهت تزیید معلومات امری، تشکیل مرتّب ضیافات نوزده روزه و دیگر جلسات بهائی، حفظ و ترویج اتّحاد در جمیع احوال، رعایت حال جوانان و خانواده های محتاج، ملاقات در منازل به منظور گفتگوهای هدف مند و تحکیم رشته های هم بستگی و مودّت به پویایی فزایندۀ جامعه کمک میکند.

(۴)        هر چقدر اصول و روح امر مبارک در شئون مختلف جامعه بیشتر جلوه نماید تحرّک و کارآیی اقدامات فردی و مساعی جمعی نیز فزون تر خواهد بود. وضع موجود که در آن می بایستی وظایف خود را بدون تشویق یاران و خادمین انجام دهید ایجاب میکند که هر یک از شما بیش از پیش شکیبایی و انضباط از خود نشان داده، تشویق و حمایت یکدیگر را مدّ نظر قرار دهید. در عین حال هر قدر فعّالیّت های فردی شما بیشتر بر اساس برون نگری طرح و تنظیم شود، رسیدگی به امور درونی جامعه نیز آسانتر خواهد شد.

(۵)        انجام فرایض فردی و جمعی مذکور جزئی از هویّت بهائی و بخشی از تعهّدات مبرم هر یک از پیروان این امر اعظم است. این نحوۀ ابراز عقیده از جمله موازین شناخته شدۀ حقوق بشر میباشد. بنا بر این با اطمینان قلب و رعایت حکمت و با اطاعت از قوانین مدنی و با توجّه به حسّاسیّت های اجتماعی، با کمال جدّیّت در انجام این وظایف کوشا باشید.

(۶)        در پیام مورّخ ۱۸ مارچ ۲۰۰۹ به نقش مؤثّر مشورت در بلوغ و کارآیی جامعه اشاره نمودیم و از اینرو خبر گسترش بیشتر آن موجب کمال خوشوقتی و سرور این جمع شد. حضرت بهاءالله حکم مشورت را یکی از اصول بنیادین آیین بهائی مقرّر داشته و «بلوغ و ظهور خرد» را موکول به آن دانسته و تأکید فرموده اند که تمسّک به مشورت «سبب و علّت آگاهی و هوشیاری و خیر و سلامتی بوده و خواهد بود.» همچنین میفرمایند: «مشورت بر آگاهی بیفزاید و ظنّ و گمان را به یقین تبدیل نماید اوست سراج نورانی در عالم ظلمانی راه نماید و هدایت کند.» مشورت راه گشای امور فردی و اجتماعی بوده رشد و پیشرفت و اتّحاد پایدار جامعه را تضمین مینماید و برای تمشیت امور بشری ضروری است. حضرت عبدالبهاء آن را «سبب فتوح کلّی در امور» و «جاذب عون و عنایت حقّ» دانسته اند.

(۷)        همان طور که مطّلع هستید، مشورت بهائی باید در نهایت محبّت و صمیمیّت و اتّحاد صورت گیرد. کسانی که به مشورت میپردازند باید با تبتّل و ابتهال و اشتیاق به کسب تأییدات از افق ابهی، نظرات خود را با کمال آزادی و بدون پافشاری بر عقاید شخصی و با رعایت ادب و احترام کامل ابراز دارند و به منظور نیل به اتّحاد نظر با دقّت و تمعّن و انصاف به اظهارات دیگران توجّه نمایند. حضرت عبدالبهاء توصیه میفرمایند که اگر تصمیم گیری در مورد موضوعی به بحث های طولانی و یا خدای ناکرده مشاجره و اختلاف منجر گردد میتوان آن را موقّتاً متوقّف ساخت و در وقت مناسب دیگری مجدداً به آن پرداخت. مطمئن باشید که با مساعی خالصانۀ خود در اجرای این اصول از طریق مشورت در بین خانواده ها و یا در گروه های کوچک و به مدد تأییدات الهی و به قوّۀ میثاق به حلّ و فصل اکثر مسائل توفیق خواهید یافت. در این مورد باید توجّه داشت که هدف از مشورت همیشه وصول به تصمیمی نهایی نیست بلکه در بسیاری از موارد منظور تبادل افکار جهت روشن تر شدن مواضیع و ایجاد وحدت نظر است. البتّه به این نکته نیز واقفید که رسیدگی به بعضی از مسائل به نحو مطلوب شاید در شرایط فعلی امکان پذیر نباشد لذا باید آن را در نهایت صبر و بردباری به آینده موکول نمود.

(۸)        بعضی از دوستان سؤالاتی راجع به ضیافات نوزده روزه مطرح نموده بودند. ضیافت منصوص کتاب مستطاب اقدس است و از سالهای اوّلیّۀ تاریخ امر مبارک یکی از خصوصیّات حیات روحانی و اجتماعی جامعۀ اسم اعظم و امری اساسی جهت پیشرفت افراد و جامعه بوده است و تشکیل مرتّب آن البتّه باید با رعایت حکمت و ملاحظۀ اوضاع و احتیاجات محلّی صورت گیرد. در چارچوب هدایات صریح در بارۀ ماهیّت و هدف ضیافت، احبّای عزیز آزادی عمل قابل توجّهی در طرز برگزاری این جلسات دارند.

(۹)        در اعتاب مقدّسۀ علیا با قلبی مسرور از ثبوت و استقامت شما عزیزان دست شکرانه به درگاه کبریا بلند میکنیم که الحمد لله مصداق این بیان مبارکۀ صادره از قلم معجز شیم حضرت مولی الوری هستید:

(۱۰)      ای یاران روحانی و دوستان رحمانی در هر عهد مؤمن بسیار ولی ممتحن کمیاب حمد کنید خدا را که مؤمن ممتحنید و در سبیل ربّ مهیمن اسیر هر نوع آلام و محن گشتید در آتش امتحان مانند ذهب خالص رخ برافروختید و در نائرهٴ ظلم و جفای ستمکاران سوختید و ساختید و هر مؤمنی را رسم و آداب ثبوت و استقامت آموختید.

۱۳۸۸ خرداد ۴, دوشنبه

مراتب هستی

:عالم وجود نامتناهی است، ولی مراتب وجود متناهی هستند. این مراتب عبارت‌اند از

عالَم خلق یا مرتبهٔ عبودیت 
 مخصوص بندگان خدا است. این مرتبه نیز نامتناهی است؛ یعنی هر موجودی در آن می‌تواند بر کمالات خود بیفزاید، اما هیچ‌گاه به مرتبهٔ نبوت نمی‌رسد و از رتبهٔ عبودیت خود تجاوز نمی‌کند. مثلاً پترس هیچ گاه مسیح نمی‌شود


عالَم امر یا مرتبهٔ نبوّت 
 مرتبه دیگر، نبوت است. این مقام مخصوص پیامبران است و واسطه‌ای میان عالم خلق (عبودیت) و عالم حق (ربوبیت) است و فیوضات خداوند (عالم حق) را به عالم خلق منتقل می‌کند. مثل آینه‌ای که شعاع آفتاب را منعکس می‌نماید


عالَم حق یا مرتبهٔ ربوبیت 
مرتبه حق نیز از عهدهٔ تصور بشر خارج است و همان خداوند متعال است. این عالم مقدس و منزه است و هیچ صعود و نزولی در آن نیست. تنها راه ارتباط آن با این جهان عالم امر یعنی عالم پیامبران است

۱۳۸۸ خرداد ۳, یکشنبه

اصول اعتقادات بهائیان




خدا

آئین بهائی خداوند یکتا را علت العلل جهان آفرینش و آغاز و انجام عالم هستی می داند. بر این باور است که او به خودی خود زنده و پاینده بوده ، هر نابودی از بود او پدیدار شده و هر هستی از هستی او نمودار گشته. آن گوهر تابناک را پاکیزه و پاک از هر گفته و شنیده می شناسد و دست بیناییو دانایی ، گفتار و کردار آدمیان را از دامان شناسایی او کوتاه می بیند.
آئین بهائی معتقد است انسان ها که پیوسته در پیچ و تاب زندگی روزانه خود سرگردانند و با پیامد های آن دست به گریبان و هر چه در ژرفنای نمودها و پدیده های عالم خلقت تفکر می نمایند ، بیشتر بر حیرت و شگفتی شان افزوده می گردد ، چگونه می توانند به شناسایی وجودی نائل شوند که فراسوی خرد و اندیشه و پندارشان جای دارد؟ از این رو آئین بهائی مرغ عقل و دانش ایشان را از پرواز در آسمان شناسایی ذات خداوند بی همتا ، عاجز و توسن خرد و اندیشه ایشان را از تاخت و تاز در میدان حقیقت ایزد بی انباز ناتوان می داند

آئین بهائی بر این عقیده است که حیوان هر قدر در عالم حیوانی ترقی نماید ، هنوز از آن قدرت و توانایی برخوردار نخواهد شد  که از صفات و کمالات و ارزشهای والای انسانی آگاهی یابد. زیرا حیوان است و در چارچوب قدرت و توانایی محدود حیوانی بسته و محصور. انسان نیز هر چه را با عقل و دانش خود خدا خواند ، وهم و گمانی بیش نبوده و آفریده ای جز ساخته و پرداخته ی عقل ناقص و دانش محدودش نمی تواند به شمار آورد. موجودی هم که به دست می آورد عقل ناقص بشری و زائیده ی دانش محدود انسانی است. هرگز نمی تواند جایگزین آن حقیقتی گردد که آغاز و انجام هستی و علت العلل جهان خلقت است.
 
ظهور ادیان

آئین بهائی دیانت را موهبت الهی و برای بشر لازم و ضروری می داند و معتقد است که اساس و حقیقت همه ادیان واحد و یگانه می باشد. دیانت بهائی به ما می آموزد که جمیع ادیان برای نیل به هدف و مقصد واحدی کوشیده اند و در این راه یعنی هدایت و راهنمائی آدمیان به سر منزل مقصود و کمال مطلوب ، گام برداشته اند. آئین بهائی پیامبران را برگزیدگان یزدان و احکام و فرامین آنان را در دور و زمان خود ، درمان دردهای پیکر جامعه ی انسانی می داند. ظهور و پیدایش ادیان را امری نا گسستنی ، دائمی و رو به تکامل می داند و احکام و فرایض آهنا را پدیده ای نسبی و اعتباری و نه مطلق و همیشگی می شناسد. آئین بهائی معتقد است که در ادوار مختلف و طی مراحل گوناگون تکامل بشری ، پیامبرانی در جهان پدیدار گشتند و برابر استعداد و توانیی و نیازمندیهای انسان ها ادیان بنیان نهادند و احکام و قوانینی وضع نمودند. این امر گویای این حقیقت است که دگرگونی ادیان زائیده ی پیشرفت و توسعه ی دانش بشری در مسیر تکاملی اش و تغییر اوضاع و احوال و نیاز ها و خواسته های اوست. بی شک در دنیائی که محکوم قانون تغییر و تحول است ، احکام و قوانین ادیان نیز از این اصل و قاعده که گریبانگیر هر نظام انسانی است ، دور و بر کنار مانده است. زیرا همه ی این اصول قواعد و نظام ها برای آن ایجاد گردیده اند که رفاه و آسایش آدمیان را تامین نمایند ، نه آنکه رفاه و آسایش آنان را فدای دوام و بقای خود سازند.
 
حضرت بهاء الله در این باره می فرمایند :
"پیغمبران یزدان هرگاه که جهان را به خورشید تابان دانش خورشید نمودند به هر چه سزاوار آن روز بود مردم را به سوی خداوند یکتا خواندند و آنها را از تیرگی نادانی به روشنایی دانایی راه نمودند. پس باید دیده ی مردم دانا بر راز درون ایشان نگران باشد. چه که همگی را خواست یکی بوده و آن راهنمایی گمگشتگان و آسودگی درماندگان است".
 
زندگی پس از مرگ

آئین بهائی به روح و بقای آن پس از مرگ معتقد است. بر این باور است که روح آدمی با آنکه تعلق به جسم دارد ، جدا از آن است و با تجزیه و تحلیل و نابودی جسم و مرگ جسمانی ، زندگانی انسان پایان نمی پذیرد و به انجام نمی گراید. بلکه روح آدمی باقی و پاینده بوده و به حیات خویش ادامه داده و راه خود را به سوی ترقی و کمال می پیماید. با این همه آئین بهائی می آموزد که ما نبایستی درباره ی کیفیت و چگونگی عالم بعد و شرایط و ویژگی های آن زیاد فکر کنیم. بجز این ، مانند آن است که جنین در رحم مادر بخواهد از وضع هوا و زمین و گیاهان و جانوران و آدمیان در این جهان پندار و تصوری نماید.
 
حضرت بهاءالله در این باره می فرمایند :
"... انبیا و مرسلین محض هدایت خلق به صراط مستقیم آمده اند و مقصود آنکه عباد تربیت شوند تا در حین صعود و با کمال تقدیس و تنزیه و انقطاع قصد رفیق اعلی نمایند ... و فرق این عالم با آن عالم مثل فرق عالم جنین و این عالم است. باری بعد از صعود بین یدی الله حاضر می شود به هیکلی که لایق بقاء آن عالم است"
 
و نیز حضرت عبدالبهاء در این باره می فرمایند 
"بدانکه روح انسانی مقدس و مجرد است و منزه از دخول و خروج. زیرا دخول و خروج و حلول و صعود و نزول از خصاص جسم است ، نه ارواح. لهذا روح انسانی دخول در قالب جسمانی ننماید بلکه تعلق به این جسد دارد و موت عبارت از انقطاع آن تعلق است. مثلش آئینه و آفتاب است ... لهذا تعبیر خروج روح از جسد تعبیری مجازی است نه حقیقی."

۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبه

تعالیم دوازده گانه




تعالیم دوازده گانه
 (1تحری حقیقت
 (2وحدت عالم انسانی  
 (3دین باید ایجاد محبت و اتحاد نماید
 (4دین باید مطابق علم و عقل باشد
 (5ترک تعصبات
 (6تعدیل معیشت و اقتصاد
 (7اصول همه ی ادیان یکی است
 (8تعلیم و تربیت عمومی
 (9زبان و خط عمومی
 (10تساوی رجال و نساء
 (11صلح عمومی و تاسیس محکمه ی کبری
 (12نفثات روح القدس

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۶, شنبه

دیانت بهائی



دیانت بهائی جوان ترين دين از اديان مستقلّ جهان است
 استمرار اديان از اصول اين آئين است زيرا در هر زمان، مقتضيّات جامعۀ بشری تغيير می كند و آئينی جديد مطابق با مقتضيات و نيازهای جهان و جهانيان ظاهر می گردد. بهائيان معتقدند حضرت بهاءالله، بنيانگذار دیانت بهائی (۱۸۱۷- ۱۸۹۲) جديدترين فرستادۀ الهی در سلسله پيامبران الهی مانند حضرت ابراهيم، موسی و بودا و زردشت و مسيح و بالاخره حضرت محمّد هستند.
محور تعاليم بهائی وحدت عالم انسانی است يعنی وقت آن آمده که بشر از هر قوم و نژادی به يگانگی رسند و همه در ظلّ يک جامعۀ جهانی درآيند. حضرت بهاءالله فرموده اند که خداوند بيمانند نيروهایی را در جهان به کار گماشته تا آنچه را که بر حسب سنّت های پيشين سبب طبقه بندی کردن انسان ها بر اساس اختلاف قومی، طبقاتی، دینی و ملّی شده از ميان بردارد. مهم ترين چالش پیش روی بشرپذیرفتن اصل یگانگی و تلاش در راه اتّحاد و اتّفاق اهل عالم است.
يکى از اهداف آئين بهائی کمک به امکان پذیر شدن این وضعیت است. یک جامعۀ جهانی مرکب از پنج میلیون بهائی از اکثر ملل و نژادها و فرهنگ های کرۀ زمین در تلاشند تا تعالیم حضرت بهاءالله را عملی سازند. تجربه ای که بهائيان در اين راه کسب کرده اند سبب تشويق کسانی است که همین راه را می پويند و نوع انسان را اعضای يک خاندان و کرۀ زمين را يک وطن می دانند.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۵, جمعه

سر آغاز

سر آغاز

با اين مناجات زيبا فعاليت خودم رو در اين وبلاگ آغاز ميکنم

هُو الابهی

ای پاک يزدان من و خداوند مهربان من قوّتی ده که تا مقاومت غوائل بسيط زمين نمائيم و قدرتی بخش که چون بحر محيط موج بر ساحل شرق و غرب زنيم .       ع ع




مطالب اين وبلاگ اکثراً از سايت های ديگر جمع آوری خواهد شد تا به دوستانی که به علت فيل ترينگ به منابع آموزشی و خبری دسترسی ندارند کمک ناچيزی کرده باشم
اميدوارم مطالب مفيدی رو جمع آوری کنم که مورد استفاده تمام عزيزان واقع شود 
تا  حقيقت آيين بهائی را به دور از تعصبات و دشمنی ها بشناسند