۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

پلمپ بیش از ۴۰ مغازه متعلق به شهروندان بهائی در استان همدان





پلمپ بیش از ۴۰ مغازه متعلق به شهروندان بهائی در استان همدان

در روز شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۱ مطابق با دوم ماه محرم بیش از ۴۰ مغازه متعلق به شهروندان بهائی در استان همدان پلمپ شد.

علت پلمپ سراسری مغازه های این شهروندان بهائی "تخلفات آئین نامه ای" ذکر شده است و با گذشت بیش از ۵ روز از بسته شدن این مغازه هادر شهرهای مختلف استان همدان از جمله ملایر و بهار، با وجود پرداخت مالیات و عوارض شهرداری، اقدامات و پیگیری های انجام گرفته بی نتیجه مانده است و مسئولین مرتبط از دادن پاسخی در ارتباط با علت ادامه ی پلمپ این مغازه ها امتناع می کنند.

این در حالیست که در سال های گذشته و به خصوص در ماه های اخیر، مغازه تعداد زیادی از شهروندان بهائی در شهرهای مختلفی چون سمنان و شیراز بارها توسط اداره اماکن پلمپ شده است.

۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه





ولادت

او در پنجم جمادی الاولی سال ۱۲۶۰ هجری قمری مطابق با ۲۳ مه ‌۱۸۴۴ در تهران متولد شد. عبدالبهاء درباره دوران کودکی خود می‌گوید: «ما در تهران همه نوع اسباب آسایش و زندگانی داشتیم ولی در یک روز همه را غارت نمودند»

تبعید

وی از سن ۹ سالگی و از زمان تبعید بهاءالله برای دومین بار به بغداد، در زمستان ۱۸۵۳ در تمامی تبعیدها، همراه پدر بوده‌است. تا سال ۱۸۶۳، به مدت ۱۰ سال در بغداد، ۴ ماه در قسطنطنیه، نزدیک ۵ سال در ادرنه و تا سال ۱۹۰۸ در عکا. آنچه مشخص است آن است که امکان تحصیل در مکتب خانه‌های آن دوران را نداشته‌است. ولی اطلاعات تاریخی و حسن تدبیر او مورد تحسین مردم بوده‌است .

عبدالبهاء تا سال ۱۹۰۸ میلادی به خاطر گزارش‌های عده‌ای مخالفان، به دستور امپراتور عثمانی، سلطان عبدالحمید در عکا زندانی بود. وی جمعه‌ها در عکا در مسجد حاضر می‌شد. در ماه رمضان، ماهی که مسلمانان در آن روزه می‌گیرند، وی و دیگر بهائیان با وسواس زیاد در آنجا به مانند مسلمان به خاطر صلح و جلوگیری از نسبت بدعت از طرف جامعه رعایت این ماه را می‌کردند.

 ازدواج

در دوران زندان در بیت عبود در قلعه عکا با فاطمه دخت میرزا محمدعلی نهری اصفهانی که به «منیره» موسوم شد، ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ضیائیه مادر شوقی افندی بود.

درگذشت

عبدالبهاء در ۲۸ نوامبر سال ۱۹۲۱ درگذشت. وی جمعه قبل از درگذشتش، با وجود خستگی بسیار، در نماز ظهر در مسجد شرکت کرد، و پس از آن مطابق عادتش به فقرا کمک نمود. مقبره او در جوار مقام اعلی واقع در کوه کرمل همان جایی که بنا به فرمان بهاءالله محل مقبره سید علی محمد باب تعیین گردیده بود است. جسد سید علی محمد باب پس از آنکه به مدت ۶۰ سال از محلی به محلی مخفیانه حفظ و نگهداری شده بود سرانجام در سال ۱۹۰۹ بر اثر مساعی عبدالبهاء در این محل استقرار یافت. در مراسم تدفین وی نمایندگانی از سایر ادیان نیز سخنرانی کردند

وصاياي حضرت عبدالبهاء

« 
 به مناسبت صعود حضرت عبدالبهاء

نام من عبدالبهاءست؛ صفت من عبدالبهاءست؛ حقیقت من عبدالبهاءست؛ نَعت من عبدالبهاءست؛ رقیّت به جمال قدم، اکلیل جلیل و تاج وَهّاج من است و خدمت به نوع انسان آئین قدیم من ... نه اسمی دارد نه لقبی؛ نه ذکری خواهد نه نَعتی جز عبدالبهاء. این است آرزوی من. این است اعظم آمال من. این است حیات ابدی من. این است عزّت سرمدی من.»




۱۳۹۱ آبان ۱۳, شنبه



حضرت عبدالبهاء می فرمایند:

این زندگانی عالم فانی در اندک زمانی منتهی گردد و این عزت
و ثروت و راحت و خوشی خاکدانی عنقریب زائل و فانی شود
خلق را به خدا بخوانید و نفوس را به روش و سلوک ملاء اعلی
دعوت کنید.یتیمان را پدر مهربان گردید و بیچارگان را ملجاء و
پناه شوید ، فقیران را کنز غنا گردید و مریضان را درمان و شفا
معین هر مظلومی باشید و مجیر هر محروم.در فکر آن باشید که
خدمت به هر نفسی از نوع بشر نمایید وبه اعراض و انکار و
استکبار و ظلم و عدوان اهمیت ندهید و اعتنا نکنید و بالعکس
معامله نمایید.وبه حقیقت مهربان باشید نه به ظاهر و صورت.