پیام ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
۱۶ شهرالجمال ۱۷۱
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
احبّای عزیز الهی در مهد امر الله ملاحظه فرمایند
سالی دگر از مسجونیّت جمعی از همکیشان شما به سر آمد،
شهروندانی نوعپرور و وطندوست که با وجود محرومیّت از حقوق انسانی خویش،
همّشان بر آن بود که به تمشیت امور جامعه پردازند، وسایل تربیت کودکان را
فراهم سازند، به جوانانِ محروم از تحصیلات دانشگاهی کمک کنند، به نگهداریِ
سالمندان همّت گمارند، با الهام از مفاهیم روحانیِ آیین خود رفتار و سلوکی
پاک و منزّه ترویج دهند، و در راه ایجاد اجتماعی زنده و پویا خدمت نمایند؛
این بود گناهانی که آن عزیزان را علاوه بر مشقّات فراوان اسیر غل و زنجیر
اهل عدوان نمود. البتّه دیگر بهائیان عزیز آن سرزمین هم به خاطر تمسّک
کامل به تعالیم والای الهی همچنان هدف تیر تعصّبات خشک مذهبی قرار دارند،
دچار صدمات بیشمارند و عدّهای نیز اسیر بند و زنداناند. با وجود این
مظالم بسیار که جزئیّات آن بر هر منصف دانایی روشن است، مسئولین امور در
نهایت گستاخی در مجامع بینالمللی و رسانههای عمومی نقض حقوق بهائیان در
آن کشور را انکار نموده به انتشار اتّهامات ناروا در بارۀ شما مظلومان
میکوشند. ولی با آگاهی روزافزون ایرانیان و جهانیان به مقاصد اهل بهاء،
کذب این انکارها و اتّهامات آنچنان ثابت و مبرهن شده که مفتریان و
انکارکنندگان اعتبار خود را حتّی برای دیگر ادّعاهای خویش نیز از دست
دادهاند. به گفتهء شاعر:
زبانی که با راستی یار نیست به گیتی کس او را خریدار نیست
مروری اجمالی بر وقایع دوازده ماه اخیر حاکی از افزایشی
چشمگیر در میزان حمایت از حقوق حقّهء شما است. این پشتیبانی از طرف تودهء
مردم در ممالک مختلف جهان و نمایندگان منتخب آنان طیّ سالیان متمادی موجب
نهایت قدردانی این جمع بوده ولی آنچه حال درخور ستایش و سپاس مخصوص است
ندای هممیهنان عزیز شما در درون ایران است که بعد از آگاهی بر وسعت
بیعدالتیهای وارده بر شما در شرایطی بسیار دشوار در کمال شجاعت و صداقت،
بیش از پیش به دفاع از حقوق شما برخاستهاند. برخی از مروّجین عدالت،
هنرمندان، دولتمردان، متفکّرین و دیگر شهروندان روشنضمیر، و حتّی نفوسی
انساندوست از درون سلولهای زندان، مهر سکوت را شکستهاند. این بانگ
عدالتخواهی که در ابتدا از اقصی نقاط جهان برخاست و به مرور صدای ایرانیان
ساکن خارج از کشور نیز به آن پیوست، حال در مقیاسی بیسابقه در ایران شدّت
میگیرد. ولی ورای آگاهی به عمق بیعدالتی نسبت به بهائیان، هموطنان
روشنفکر شما در بارهء اصول و تعالیمی نیز میاندیشند که هم زندگی شما
عزیزان را شکل میدهد و هم بنیانی متین برای ایجاد جامعهای پیشرو
میباشد: تعالیمی از قبیل حرمت کرامت انسانی، یگانگی و برابری نوع بشر از
هر قوم و قبیله و نژاد و عقیده، تساوی زن و مرد، رهایی از تعصّبات،
پایبندی به یادگیری و کسب علم و دانش، مهار آتش حرص و طمع، ترویج اقتصادی
عاری از ثروت مفرط و فقر فاحش، و تعامل بین خرد و ایمان.
دوستان عزیز و محبوب: این آگاهی و بیداری وجدان در کشور خویش
را البتّه ارج مینهید زیرا به خوبی واقفید که در برابر هر ندای علنی که
در پشتیبانی از حقوق شما ستمدیدگان و در تمجید از این تعالیم به گوش
میرسد هزاران نفوس دیگر دور از انظار به گفتگو مشغولاند و به مرور فرا
میگیرند که چگونه با توجّه به جوّ موجود عقاید خود را آشکارا در این
موارد ابراز دارند و به جمع مدافعین شما و مروّجین صلح و آشتی بپیوندند.
ملاحظه فرمایید که شرح و بسط سخیفی که اذهان بیمار مغرضین و
افکار محدود متعصّبین در بارهء تاریخ دیانت بهائی و رسوم و مقاصد بهائیان
ساخته و پرداخته و در طول یک صد و هفتاد سال اخیر سعی در ترویج آن شده،
چگونه در طیّ چند سال گذشته بطلان آن ثابت گشته است. به علاوه هموطنان
کنجکاو تیزهوش شما به این فکر افتادهاند که دلیل این سرسختی در کژ
انگاشتن عمدی و تخطئهء این نهضت روحانی که از سرزمین ایران برخاسته و در
سراسر گیتی از احترامی قابل ملاحظه برخوردار است چیست.
موجب مسرّت فراوان این مشتاقان است که با اقدامات شجاعانه و
خالصانهء نفوسی که خواهان ترقّی ایران هستند، فرهنگ همزیستی مسالمتآمیز
بین اقوام متنوّع و ادیان مختلف که از ویژگیهای فرهنگ اصیل آن سرزمین
باستانی است در حال تجدید و شکوفایی میباشد. از جمله این چنین وقایع
چشمگیر سال گذشته در ایران در رابطه با وضعیّت بهائیان اقدامات ذیل را
میتوان نام برد: پشتیبانی علنی شخصیّتهای برجستهء اجتماع از حقوق جامعۀ
بهائی، تشویق عموم توسّط افراد محترم و نامدار به دلجویی از بهائیان،
پیگیری مشکلات بهائیان از طرف برخی از بانوان شیردل و ممتاز ایرانزمین، و
ابراز همدردی علنی و خصوصی از جانب بعضی روحانیون عالیمقام اهل تشیّع.
ولی فراخوان عمومی یک روحانی بلندپایۀ ایرانی به همزیستی مسالمتآمیز
میان پیروان همهء ادیان، اقدامی چنان مهم با پیامدی چنان مفید و دامنهای
چنان وسیع بود که مورد تمجید و حمایت رؤسای ادیان از جمله مسلمانان در دیگر
کشورها قرار گرفت و برخی اظهار امیدواری نمودهاند که با گسترش چنین
اقدامات خردمندانهای شاید بتوان آگاهی جمعیِ لازم نسبت به ریشهء اصلی
تعصّبات مذهبی، مشکلی اجتماعی که میلیونها نفر در سراسر عالم با آن دست به
گریبانند، را افزایش داد. در آثار بهائی این قبیل علمای روحانی و منقطع
از امور دنیوی با عباراتی چون "رحمت یزدان" و "موهبت رحمن" توصیف گشتهاند و
همچنین در بارهء نفوس سلیمهء مخلصهای که خادم عالم انسانی و مروّج صلح
عمومی میباشند وعده داده شده که "عنقریب هر یک مانند کوکب نورانی از افق
انسانی طالع و لائح شوند و آفاق را منوّر نمایند."