۱۳۹۴ اردیبهشت ۶, یکشنبه

طلب هدايت




هُو الابهی

  ای خداوند بی نياز اين دلها را به راز خويش دمساز کن و از بيگانه و خويش بی نياز فرما از جام صبوحی در صبح احديّت بنوشان و از جام الست سرمست نما اين بندگان واله و شيدای تو اند و اين مشتاقان آشفته و پريشان تو سر گشتهء کوی تو اند و پر جذبه در روی تو و گله آهوی تو در بيابان هجران سر گشته و سر گردان هستيم و در وادی حرمان پريشان بدرقه عنايت بفرست و پيک هدايت تا بوئی از کوی تو به مشام در آيد و پرتوی از رويت در کلبه احزان اين حسرت زدگان افتد ظلمت ديجور به نور تبديل گردد و گلخن حرمان گلشن احسان گردد توئی توانا و بينا و شنوا .      ع ع